مقدمه
ورزشهای آبی سالهاست که جایگاه ویژهای در میان دوستداران ورزش و تفریح پیدا کردهاند. استخرها، علاوه بر مکانی برای شنا، به فضایی برای گذران اوقات فراغت، سلامت جسم و روان و البته معاشرت و تعامل اجتماعی تبدیل شدهاند. اما امروزه ورزشهای آبی صرفا به شنا یا واترپلو محدود نمیشوند بلکه بازیهای فکری و گروهی داخل استخر به روندی نوین در مجموعههای آبی بدل شدهاند. در این نوشتار به انواع بازیهای فکری و گروهی داخل استخر، تاثیرات آنها بر سلامت جسم و روان و همچنین معرفی بهترین بازیهای فکری داخل آب برای سنین مختلف میپردازیم.
چرا ورزشهای آبی نوین؟
ورزشهای آبی، به دلیل فشار کمتر بر مفاصل و ماهیت سرگرمکنندهشان محبوبیت زیادی دارند. افزودهشدن بازیهای فکری و گروهی به این مجموعه، نه تنها انگیزهی حضور افراد را در استخرها افزایش میدهد بلکه فرصتی فراهم میکند تا سلامت فیزیکی و ذهنی به صورت همزمان ارتقا یابد.
در واقع کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان، اغلب از یکنواختی تمرینات سنتی خسته میشوند. بازیهای نوین آبی، این مشکل را برطرف میسازند. به ویژه که کودکان و نوجوانان امروزی بیشتر در معرض تکنولوژیهای ثابت هستند، که باعث کمتحرکی و تنش ذهنی میشود. بازیهای فکری و گروهی در آب نه تنها جنبوجوش جسمانی را افزایش میدهند بلکه به رشد مهارتهای اجتماعی، افزایش ضریب هوشی، توسعه تفکر انتقادی و آموزش کار گروهی کمک میکند.
در ادامه برخی از بازیهای نوین و جذاب که میتوانید آن ها را در استخر اجرا کنید، معرفی میگردند.
شطرنج آبی: نبرد ذهنها بر امواج آب
در گوشهای از استخر، یک صفحه بزرگ شطرنج آبی بر روی سطح آب پهن شده است. مربعهایی به رنگ آبی و سفید که از فوم یا پلاستیک سبک و ضد آب ساختهاند، مانند جزیرههایی کوچک و معلق روی امواج آرام استخر. مهرهها – شاه، وزیر، اسب، فیل، رخ و سرباز – همه به صورت بادی یا پلاستیکی، با نشانههایی روشن و قابل تشخیص منتظرند تا وارد بازی شوند.
هر تیم باید نمایندهای را انتخاب کند که مهرهها را جابهجا کند. اما تفاوت اینجاست: برای حرکت دادن هر مهره، بازیکن باید تا محل مورد نظر شیرجه برود، مهره شناور (یا نیمهغرق) را پیدا کند و به آرامی آن را روی مربع دلخواه جایگذارد. حرکت اسب؟ کمی دشوار! باید با دقت و سرعت در مسیر L شکل شیرجه برود و مهره را بیابد. حرکت وزیر؟ نیاز به قدرت بدنی و استراتژی دارد؛ بازیکن شاید مجبور باشد از ناحیه عمیق تا کمعمق رود یا حتی زیر آب شنا کند تا مهره را صحیح جابهجا کند.
همتیمیها با شور و شوق راهنمایی میکنند، برنامهریزیهای دستهجمعی به اوج هیجان میرسد و هر اشتباه به معنای فرصتدادن به رقیب است! هرکس باید اول فکر کند و بعد با انرژی بدنی تصمیم را عملی کند.
دوز آبی: رقابت و ذکاوت بر موجهای کوچک
چند نفر به دو گروه تقسیم میشوند و کنار استخر، یک صفحهی بزرگ دوز آبی روی آب گذاشته شده. خانهها حالا مربعهایی با رنگهای متفاوتند و مهرهها، حلقههایی از فوم یا پلاستیک رنگی شناورند که هرکدام با حرکت دست، روی خانهها قرار داده میشود.
بازی شروع میشود! هر بازیکن، باید برای گذاشتن هر مهره، داخل آب شیرجه بزند، حلقهی مربوط به خودش را پیدا کند (که شاید در گوشهای از استخر سرگردان باشد یا کمی غوطهور شده باشد)، سپس آن را به دقت روی خانهی مورد نظر جا بگذارد. گاهی باید شنا کند تا به خانهای خاص برسد، گاهی باید زیر آب راهش را پیدا کند، و گاهی مهرهی رقیب را تعقیب کند تا جلوی برندهشدن او را بگیرد.
هیجان زمانی بیشتر میشود که سوژه بازی نه فقط برد و باخت ذهنی، بلکه سرعت عمل و مهارت بدن در آب است. باید با یک دست مهره را بگیرد، تعادلش را نگه دارد و از موجهای ایجادشده توسط سایر بازیکنان غافل نشود! هر ردیف سهتایی یا چهارتایی که شکل میگیرد، با فریاد شادی و آببازی همراه است. حتی اگر ببازی، باز هم هیجان تعقیب مهرهها و لبخندهای دوستانت، تو را راضی و سرحال نگه میدارد.
پازل گروهی زیر آب: ماجراجویی تیمی در اعماق استخر
یک تیم شاد و پرهیجان کنار استخر جمع شدهاند. امروز یک رقابت متفاوت در راه است: پازل گروهی زیر آب، جایی که فقط قدرت جسمانی برنده را تعیین نمیکند، بلکه هوش، هماهنگی و کار تیمی کلید موفقیت است.
اینجاست که مربی یا داور، قطعات پازلی سبک و رنگارنگ را ـ که همه از جنس فوم یا پلاستیک ضد آب ساخته شدهاند ـ در نقاط مختلف و حتی عمقهای گوناگون استخر مخفی میکند. برخی روی سطح آب آرام شناورند، بعضی در گوشهها گیر کردهاند، و عدهای با وزن سبکتر در لابهلای حبابهای کف استخر پنهان شدهاند. سوت آغاز بازی که به صدا درمیآید، هر عضو گروه، نفس عمیقی میکشد و خودش را به آب میزند. هر کسی در یک جهت غواصی میکند.
هیجان داستان زمانی بالا میگیرد که وقت بازگشت به ایستگاه مرکزی پازل میرسد. جایی روی یک تخته شناور که همه قطعات پیدا شده باید یکییکی جاگذاری شوند. حالا دیالوگ و مشورتها شروع میشود، «این قطعه کناری توه؟»، «اونو بده من امتحان کنم»، «شاید باید قطعه سبز بیاد وسط» و… گاهی اشتباه میکنند و پازل شکل نمیگیرد، گاهی مجبورند دوباره به آب شیرجه بزنند و دنبال قطعهای که گم شده یا جایی اشتباه گذاشته شده بگردند.
مافیای آبی: رمز و راز در قلب موجها
یک عصر تابستانیست و استخر سرپوشیده میزبان جمعی پرانرژی و اهل ماجراجویی. قرار است نسخهای متفاوت و مرموز از بازی مافیا اجرا شود؛ اما اینبار روی تیوپهای شناور و میان امواج آرام آب. همه شرکتکنندگان با تیوپ یا بالشتکهای شناور حلقهای دور هم جمع میشوند. نور زردآفتاب و انعکاس آن روی دیوارها، صحنه را هیجانانگیزتر میکند. مربی یا داور جدی و با ابتکار خاص، کارتهای نقش را روی آب به هر کسی میرساند: مافیای آبی، شهروند، دکتر و کارآگاه. هیچکس نمیداند چه کسی چهرهای مرموز زیر آب دارد!
داور با صدای بلند اعلام میکند: «شبِ آبپوش، همه چشمها بسته!» همگان چشمها را میبندند، تنها صدای قطرههای آب شنیده میشود. داور نقشی را صدا میزند: «مافیا، بیدار شو…» و یکی در سکوت و بیصدا با حرکت سر هدف خود را نشان میدهد. حالا قرعه به گردن آبپوشی دیگر افتاده است!
صبح که میشود، شرکتکنندگان تیوپهایشان را تکان میدهند و در حالی که سعی میکنند تعادلشان را روی موجها حفظ کنند، بحثهای پرحرارتی بهراه میافتد. هر کس تلاش میکند با استدلال، حدس یا حتی بلوف زدن، چهرهی مافیای مرموز را افشا یا از خود رفع اتهام کند. خندهها، هیجان و اضطراب همه با هم در سطح آب جاری میشود.
گاهی یک نفر با بازیاش خودش را لو میدهد، گاهی تظاهر به بیگناهی جر و بحث بزرگی به راه میاندازد. همهچیز وقتی جذابتر میشود که ناخودآگاه تکان خوردن تیوپها و موجهای کوچک، چالش تصمیمگیری و تمرکز را چندبرابر میکند: کی واقعی حرف میزند؟ کی فقط دارد روی آب بازی میکند؟
با هر رایگیری، یکی از جمع باید تیوپش را ترک کند و با آرامش به قسمت کمعمق استخر برود. دور بعد، بازی با هیجان بیشتر ادامه پیدا میکند؛ مافیا همچنان در کمین است و شهروندان باید راز را کشف کنند.
قایم موشک آبی: قصهی جستجو زیر موجها
تصور کنید یک روز داغ تابستانی است و همه دور استخر جمع شدهاند. بازی با انتخاب یک نفر بهعنوان “یابنده” یا همان موشک آغاز میشود. “موشک” گوشهای از استخر میایستد یا روی پلهها، چشمهایش را میبندد و با صدای بلند شروع به شمردن میکند: «یک… دو… سه…»
بقیه شرکتکنندگان تند و فرز، بهدنبال گوشه و کنار مناسبی میگردند؛ بعضی زیر آب شیرجه میزنند و سعی میکنند نفسشان را تا حد ممکن نگه دارند؛ بعضی پشت ستونهای استخر یا پشت تیوپهای بزرگ پناه میگیرند؛ بعضی نزدیک نردبان یا گوشههای عمیق جای میگیرند. حتی صدای نفس کشیدن هم باید در آب آرام و کم سروصدا باشد تا لو نروند!
شمردن که تمام میشود، “موشک” چشمهایش را باز میکند و جستجو در دنیای شفاف و پر از شکوه آبی را آغاز میکند. اول بهدقت سطح آب را میپاید، سپس با شنا یا راه رفتن آرام، دنبال موج، حباب یا تکان جزئی میگردد، گاهی در گوشهای کمین میکند تا ناگهان کسی نفسش تمام شد و سرش را از آب بیرون آورد!
هیجان زمانی بیشتر میشود که گاهی یکی از قایمشدهها سعی میکند آرام، بدون جلب توجه، مسیرش را عوض کند یا به محل امنتری برسد. گاهی حتی وسایل ساده مثل تیوپ یا عینک شنا، پناهگاه خوبی برای چند ثانیهی بیشتر حساب میشوند. در نهایت، هرکس پیدا شود باید به موشک ملحق شود؛ تا اینکه آخرین “قایم” پیدا شود و او در دور بعدی نقش یابنده را بهعهده بگیرد. گاه با خنده، گاه با شیطنت و شوخی و گاه با یک جهش ناگهانی از زیر آب!
تابلوی کلمات (Scrabble) شناور: بازی خلاقیت و واژهها روی موجهای آب
بچهها و بزرگترها دورهم جمع میشوند تا مهارتهای زبانیشان را این بار نه با قلم و کاغذ، بلکه روی سطح مواج و زنده آب، به رقابت بگذارند. هر گروه تابلویی دارد که میتواند روی آب شناور بماند؛ تابلویی از جنس فوم یا پلاستیک رنگی که خانههای مخصوص قرار گرفتن حروف دارد. مهرههای حروف (مانند الف، ب، د، ک و…) هم به شکل قطعات سبک و رنگارنگ ساخته شدهاند و آزادانه روی سطح استخر پخش شدهاند. برخی حتی کمی زیر آب رفتهاند، بعضی میان حبابها گیر افتادهاند و تعدادی در گوشهها منتظر شکار شدن هستند.
سوت شروع بازی که زده میشود، هر تیم با هیجان در آب میپرد. اعضا تلاش میکنند هرچه سریعتر حروف دلخواهشان را پیدا کنند: یکی بهدنبال “س”، دیگری بهدنبال “ر”، آن یکی “ش” را از گوشهای بهسوی تخته شناور میآورد. آنقدر باید ماهر باشند که حرفشان را از میان موجها و تکان خوردن سایر شرکتکنندگان بدون اشتباه بردارند.
گاه اعضای تیمها فریاد میزنند: «فلانی! تو فقط یک “الف” کم داری!» یا «حرف بعدی رو بده من، دارم کلمه رو کامل میکنم!» و شور و همکاری رنگی تازه به بازی میبخشد. در این میان، موجهای کوچک بازی را سختتر و البته جذابتر کردهاند. یک لحظه ممکن است یکی از حروف مورد نیاز زیر آب برود و بازیکن مجبور شود شیرجه بزند و آن را شکار کند؛ لحظه بعدی شاید رقبا زودتر حروف مهم را پیدا کنند و هیجان رقابت به اوج برسد.
در پایان زمان مشخص، تیمها باید سریعترین و طولانیترین یا ارزشمندترین کلمه را با حروفی که شکار کردهاند، روی تختهشان بسازند. خلاقیت، دانش واژگان و چابکی بدن همه در هم گره میخورد. هرکس امتیاز بیشتری بگیرد، برندهی دور است.
بمب فکری آبی (Brain-storm Ball): بارش ایدهها روی موجهای استخر
بچهها و بزرگترها دایرهوار توی آب ایستادهاند یا روی تیوپها شناورند. مربی با لبخند یک توپ رنگارنگ و براق را که چیزی زیر سطحش پیدا نیست، وارد بازی میکند: “این همان بمب فکری آبی ماست” توپ را از نزدیک که نگاه میکنی، میبینی چندین خط حروف ریز روی آن نوشته شده؛ اما فقط زمانی که آن را در دست میچرخانی، سوال یا معمایی ساده و بامزه روبهرویت قرار میگیرد. همه آماده و هیجانزدهاند تا شانس خود را برای هوشآزمایی در این بازی امتحان کنند.
مربی توپ را با یک شماره، مثلاً “۳…۲…۱…”، پرتاب میکند. توپ در هوا میچرخد، چند ثانیه روی آب سر میخورد، بعد به دست اولین بازیکن میرسد. نفر باید به سرعت قسمتی از توپ را که روبهرویش قرار گرفته، بخواند: “یک شهر ایرانی با حرف «ب»؟” یا “در کمتر از ۱۰ ثانیه سه میوه نام ببر” یا “چه چیزی همیشه بالا میرود و هیچوقت پایین نمیآید؟”
همه با دقت گوش میدهند، بعضی سریعتر جواب میدهند، بعضی با خنده و گاهی با تقلب کوچک از دوستان کمک میگیرند. اگر کسی جواب داد، توپ را با ذوق به نفر بعدی پرتاب میکند؛ اما اگر گیر بیفتد یا وقتش تمام شود، باید یک دور کامل به دور استخر شنا کند یا کاری شاد و بامزه انجام دهد!
برخی سوالات اطلاعات عمومیست، بعضی جوک یا معمای کوتاه، و تعداد زیادی مربوط به حافظه و خلاقیت ذهنی هستند: “در استخر دنبال چه میگردی که اگر پیدا شد، همه خیس میشوند؟ (جواب: آب!)” یا “نام سه حیوان دریایی را بگو که با حرف «س» شروع میشود.”